معنی صفرا بر پاییزی

حل جدول

صفرا بر پاییزی

اب انار


صفرا

زرد آب

زرداب

زردآب


کم‌کردن صفرا

صفرا بریدن

فرهنگ فارسی هوشیار

صفرا

‎ (صفت) مونث اصفر زرد رنگ، زرداب. یا کیسه صفرا ء. مخزنی است غشائی در زیر کبد قرار دارد. طولش 8 تا 10 سانتیمتر و پهنایش 3 تا ‎4 سانتیمتر است و دارای سه قسمت تنه و قعر و گردن می باشد. صفرائی که از کبد ترشح می شود از مجرای کبدی گذشته و وسیله کانال سیستیک وارد کیسه صفرا می شود و در آن جا غلیظ شده و به تناوب وسیله مجرای کلدوک در اثنا عشر وارد می شود مخزن صفرا. یا مخزن صفرا ء. کیسه صفرا، کیسه صفرا ء کیسه زرداب، خشم غضب، هوس سودا، جامه ای که در آن خطهایی زرد باشد. یا صفرا ء بر سر زدن. تند و عصبانی شدن. یا صفرا ء به سر آمدن. اندوهگین شدن.


پاییزی

(صفت) خزانی خریفی.


صفرا زده

تلخه زده زردنبو (صفت) آن که صفرا بر او غالب شده زرد شده (از غلبه صفرا) .

فرهنگ عمید

صفرا

(زیست‌شناسی) مایعی زردرنگ در بدن انسان که از کبد ترشح می‌شود و در هضم چربی‌ها نقش دارد، زرداب،
(طب قدیم) از اخلاط چهارگانۀ بدن،
[قدیمی، مجاز] هوس،
[قدیمی، مجاز] خشم، غضب،
* صفرا کردن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] تندخویی کردن، خشم گرفتن،


پاییزی

مربوط به پاییز،

فرهنگ معین

صفرا

(ص.) مؤنث اصفر؛ زردرنگ، (اِ.) زرداب، مایعی زردرنگ و تلخ که از کبد ترشح می شود، مجازاً به معنی تندی. [خوانش: (صَ) [ع.صفراء]]

فارسی به انگلیسی

صفرا

Bile, Gall

فارسی به عربی

پاییزی

خریفی


صفرا

صفراء

مترادف و متضاد زبان فارسی

صفرا

تلخه، زرداب، سودا، لو، زرد، زردرنگ

معادل ابجد

صفرا بر پاییزی

613

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری